سازمانها به منظور بقا نیازمند اندیشههای نو و نظرات و ایدههای بدیع و تازهاند. افکار و نظرات جدید همچون روحی در کالبد سازمان دمیده میشوند و آنها را از نیستی و فنا نجات میدهند. در عصر حاضر به منظور بقا، پیشرفت و حتی حفظ وضع موجود باید جریان نوجویی و نوآوری در سازمان تداوم بخشیده شود، تا از رکود و نابودی آن جلوگیری شود.
از خلاقیت تعاریف زیادی ارائه گردیده است از جمله:
- خلاقیت عبارت است از نگاهی متفاوت به پدیدههایی که سایر مردم نیز آنها را مینگرند.
- خلاقیت تلاش برای ایجاد یک تغییر هدفدار در توان اجتماعی و اقتصادی سازمان.
در ذیل خلاقیت را در سه دیدگاه مورد بررسی قرار می دهیم.
الف)تعریف خلاقیت از دیدگاه روانشناسی : خلاقیت یکی از جنبههای اصلی تفکر یا اندیشیدن است.
ب) تعریف خلاقیت از دیدگاه سازمانی :خلاقیت یعنی ارائه فکر و طرح نوین برای بهبود ارتقای کمیت یا کیفیت فعالیتهای سازمان و مثلاً افزایش بهرهوری، افزایش تولیدات و خدمات و ….
ج)تعریف خلاقیت از دیدگاه اجتماعی : در این دیدگاه خلاقیت را امری جامعه شناختی و گروهی دانسته و جامعهشناسان پیشنهاد میکنند که در این سطح برای خلاقیت باید زمینهسازی کرد.
عوامل عصب شناختی، شیمیایی و زیست شناختی خلاقیت، ساختارهای فرهنگی – اجتماعی و حتی فنی و تکنولوژیکی که خلاقیت در آنها شکل پیدا میکند بر خلاقیت تاثیرگذار هستند. خلاقیت بیشتر بر ساخته اجتماعی است تا امری فردی و روانشناختی. در جامعه ما رویکرد غالب به خلاقیت رویکرد روانشناختی است در این رویکرد خلاقیت اختصاص به خواص و نوابغ دارد یعنی خلاقیت حاصل نوعی نبوغ فردی است اما رویکرد جامعهشناسانه سعی دارد عوامل، فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و فرافردی موثر در خلاقیت را بشناساند.
به منظور سنجش خلاقیت سازمانی می توان از پرسشنامه ای که در پیوست آمده است استفاده کرد.